آلزایمر

ارزیابی شناختی مونترال بی (موکا بی)

آلزایمر:

آلزایمر براساس DSM-V  اینگونه تعریف می شود:

الف- شروع تدریجی نقایص شناختی که به طور پیشرونده ای بدتر می شود

ب- علتهای مشخص ناشی از درگیری سیستم اعصاب مرکزی قابل تشخیص نیست

ج- از اختلالات دیگری مانند اسکیزوفرنی یا افسردگی ناشی نشده باشد (انجمن روانپزشکان آمریکا، ۲۰۱۳).

روش های درمان آلزایمر

   روش های درمان آلزایمر 

روش های درمان آلزایمر چیست؟ و هدف درمان کدام است؟سوال اساسی است که افراد درگیر با دمانس و آلزایمر با آن روبه رو می شوند.

بیماری آلزایمر یکی از انواع دمانس است.

معرفترین علت دمانس که افراد سالمند را درگیر می کند.

به علت پیشرونده بودن بیماری آلزایمر اهداف درمان در روش های درمان آلزایمر باید در جهت کند کردن پیشرفت دمانس باشد.

تسهیل تعامل های سازنده میان بیمار و محیط او، اطمینان از تامین نیازهای بیمار از اهداف بعدی روش های درمان آلزایمر هستند.

حفظ سلامت بیمار و فراهم آوردن حمایت و راهنمایی برای مراقبت کنندگان از بیمار نیز از اهمیت بالایی در درمان آلزایمر دارند.

روشهای درمان آلزایمر با حفظ و ارتقای توانایی ارتباطی بیمار:

گفتاردرمان  کارکرد های ارتباطی لطمه دیده و سالم را تعیین کرده و به او  کمک می کند.

برای تعیین مشکلات ارتباطی و گفتار و زبان فرد گفتار درمان از چک لیستها و آزمونهای رسمی و غیر رسمی استفاده می نماید.

گفتاردرمان راهکارهایی برای بهبود کارکرد آسیب دیده و تثبیت عملکرد های سالم به کار می بندد.

برای مثال

                           بیماری با مشکل بخاطر آوردن  دستورات شفاهی، می تواند بخواند و بنویسد.

                            اختلال حافظه را با نوشتن دستورات و خواندن آنها به هنگام نیاز جبران میکند.

گفتاردرمان خطاهای ارتباطی را که واقعا مزاحم ارتباط رارفتارهای آزار دهنده تمیز می دهد.

براساس رفتاررهای بیمار مناسبترین روش ارتباطی را آماده و به فرد کمک می کند تا از تواناییهای ارتباطی خود بیشتین استفاده را بکند.

عدم بازیابی کلمه و استفاده از  مترادف ها  احتمالا آزاردهنده هستند

                                           ولی معمولا مانع ارتباط نمی شوند. درحالیکه اگر بیمار در ارائه مرجع ضمایری را نداند

                                           پیامد های ارتباطی جدی تری به دنبال خواهد داشت.

با اینکار بیمار میتواند توجه خود را برروی جنبه های مهم ارتباط معطوف سازد و از نقایصی آزار دهنده  چشم پوشی کند.

همچنان که اختلالات ارتباطی بیمار بدتر می شوند.گفتار درمان می تواند حمایت عاطفی فراهم کند.

به بیمار کمک کند تا راهکار های ارتباطی اش را مطابق با تغییرات شدت و ماهیت اختلالات ارتباطی، تغییر دهد.

همچنان که قابلیت های بیمار کاهش می یابند مسئولیت حفظ ارتباط به عهده مراقبت کنندگان بیمار است. و مراقبت کنندگان در کانون تمرکز درمان قرار می گیرند.

برچسب ها